مصاحبه خبرنگار روزنامه اعتماد با دکتر غلامرضا سلیمانی
پیشبینی شما از وضعیت اقتصادی در سال آینده چیست؟ من فکر میکنم وضعیت درآمدی ما چندان خوب نیست و راه سختی برای خروج از رکود داریم. در شرایط کنونی که با روند کاهشی قیمت نفت روبهرو هستیم. طبیعی است که از نظر درآمدها فشار بیشتر خواهد شد، پس دولت درآمدش کم شده و در نتیجه سرمایهداری دولت هم کم خواهد شد. دولت در این شرایط ناگزیر میشود از طریق مالیات کسری بودجه را جبران کند که همین مساله بر تولید اثر خواهد گذاشت. به همین خاطر است که اتاق بازرگانی باید در این موضوع بسیار کار کند و دست شرکتها را نیز باز بگذارد تا سرمایهگذاری کنند. در غیر این صورت با مشکلات زیادی روبهرو خواهیم شد.
وقتی قیمت نفت کاهش پیدا کرد، نماد «وغدیر» بسته شد و بعد از مدتی با تعدیل منفی باز شد. زیرا در آن زمان پیشبینی سود سرمایهگذاری غدیر حدود ١٢٢ تومان بود ولی بعد از بازگشایی EPS غدیر به حدود ٧٠ تومان تغییر کرد. آیا این کاهش سود به خاطر تعدیل منفی درآمد هر سهم به خاطر کاهش قیمت جهانی نفت بود؟ در صورتی که قیمت نفت باز هم پایین بیاید، احتمال دارد شرکتهای بورسی و به ویژه پالایشیها و پتروشیمیها با تعدیلهای منفی و کاهش قیمت مواجه شوند؟
این دو موضوع هیچ ارتباطی به هم نداشت و یکشبه ایجاد شد. خوشبختانه تاکنون ما توانستیم به بودجه سالهای گذشته یعنی ٩٢ و ٩٣ که در نظر داشتیم، برسیم و امیدواریم مجمع آن را هم در اسفند ماه برگزار کنیم. در آن مجمع توضیح خواهیم داد چگونه به همان سود پولی که پیشبینی شده بود، رسیدیم و تعدیل منفی نداشتیم. برای سال ٩٤ هم شورا ١٤٠ تومان EPS در نظر گرفته است؛ پس رشد داشتهایم. اما چون سرمایه را دوبرابر کردیم خودبه خود سرشکن شدن قیمتها را داشتیم؛ یعنی دو تا ٧٠ تومان، پس در واقع تعدیل منفی نداشتهایم و به خاطر افزایش سرمایه ١٠٠ درصدی سود شرکت نصف شده است.
افزایش سرمایهای که در مجمع قبلی وعده داده بودید برای سال آینده انجام خواهد شد یا در سال جاری اجرایی میشود؟
امسال این امکان وجود ندارد زیرا اکنون آخرین روزهای حق تقدمهاست که در حال تنظیم است و به سمت ثبت میرویم. مجمع هم بعد از افزایش سرمایه ثبت شده تشکیل خواهد شد. قرار بود با ٣٦٠٠ تومان به مجمع برویم. اما به درخواست رییس مجمع، سردار حقیقی که نظرشان این بود با ٧٢٠٠ به مجمع برویم، در حال برررسی هستیم که شاید این اتفاق بیفتد، زیرا آمادگی این را داریم که اگر سرمایهگذاران قبول کنند، باز هم افزایش سرمایه داشته باشیم؛ چون ما طرح توسعه داریم یعنی ٢٧ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری جدید انجام میدهیم یعنی حتی اگر وصول نقدی نداشته باشیم، دارایی سهامداران را افزایش خواهیم داد.
لطفا بیشتر درباره این طرح توسعه ٢٧ هزار میلیارد تومانی توضیح دهید؟
در حال حاضر ما در حوزه دارویی سرمایهگذاریهای فعال داریم و شرکتهای هلدینگ دارویی جدید را فعال خواهیم کرد. در بخش فولاد و آلومینیوم هم فعال هستیم، مثلا یک میلیارد دلار LC آلومینیوم را در سه هفته قبل باز کردیم و این یک سرمایهگذاری بزرگ است. همچنین برای پالایشگاه ١٢٠ هزار بشکهای شیراز از وزارت نفت مجوز گرفتهایم، از سازمان محیطزیست هم به زودی مجوز خواهیم گرفت و میتوانیم ٨٥٠ میلیون دلار سرمایهگذاری در این بخش داشته باشیم.
مهمترین شرکتهای زیرمجموعه سرمایهگذاری غدیر، صنایع پتروشیمی و پالایشی هستند. با توجه به توقفهای بلندمدت نمادهای پالایشی و روند کاهشی قیمت جهانی نفت خام، وضعیت این شرکتها را در هفتهها و ماههای آتی چگونه میبینید؟
قیمت جهانی نفت از این بیشتر کاهش پیدا نخواهد کرد و من پیشبینی میکنم بین ٥٠ تا ٥٥ دلار بماند یا در حالت خوشبینانه روی ٦٠ دلار متوقف شود. ولی این قیمت در مقابل نفت ١٠٥ دلارماههای گذشته قطعا پایین است اما این پیشبینی که از این پایینتر بیاید به نظر من درست نیست.
لطفا درباره نمادهای پالایشگاهی توضیح بدهید؟ زمان و قیمت بازگشایی آنها مشخص شده است؟ آیا با قیمتهای جدید باز میشوند یا با همان قیمتهای سابق؟
خوشبختانه
در مورد پالایشگاههایی که در سطح کشور وجود دارد توافق بسیار خوبی با دولت داشتهایم.
بر این اساس قرار است از محل سود همین پالایشگاهها کیفیسازی صورت گیرد و هر سال
سودی برای کیفیسازی کنار گذاشته شود و این کمک بسیار موثری بود که دولت برای
پالایشگاهها انجام داد پس به همین دلیل کاهش قیمت نخواهیم داشت.
نظر شما درباره تغییر مدیریتی که اخیرا در
سازمان بورس اتفاق افتاده، چیست ؟ با توجه با این تغییر سیستماتیک، شما آینده شرکتهای
بورسی را چطور میبینید؟
مساله بورس چندان به رییس این سازمان بستگی ندارد که با تغییر رییس آن تحول مهمی
ایجاد شود. بورس نمادی از اقتصاد کشور است و این نوسانات از همین جا نشات گرفته
است به همین دلیل روزی که رییس بورس تغییر کرد فقط برای مدت کوتاه یک یا دو روز
افزایش شاخص را داشتیم. این تغییرات هیجانی شاخص بورس، دنبالهدار و پایدار نیست و
فقط ناشی از جو روانی است. این نشان میدهد مشکل بورس جای دیگری است.
به نظر شما در حال حاضر مشکل بورس چیست؟
به نظر من مشکل اصلی بورس مربوط به بخش صنعت است و همچنین رکود که عامل آن کمبود نقدینگی است و شرکتهای تولیدی و بازرگانی را تحت تاثیر قرار داده است. یک عامل دیگر کمبود مقررات است که بسیار سختگیرانه است و باید اصلاح شود. وقتی قیمت نفت کاهش پیدا میکند، حتما مسوولان باید فکری به حال روانسازی صادرات کالا کنند و این اتفاق را تبدیل به یک فرصت کنند. با کاهش قیمت نفت، بخش خصوصی میتواند با صادراتش به ارزآوری کشور کمک کند. پس در این صورت تحریمها هم تاثیری نخواهند داشت. نمیشود که در اقتصاد رکود داشته باشیم اما در بازار سرمایه رشد داشته باشیم و این دو با هم همخوانی ندارد. شاید یکی از دلایل رشد بورس درشرایط رکود تورمی در سالهای اخیر این بوده که پایه پولی تغییر کرده و به اجبار شاخص بورس بالا میرفت در حالی که رکود داشتیم. اما اکنون این رابطه منطقی شده است.
نمادهای سنگین وزنی مثل « فارس» در بورس داریم. تجربه نشان داده که این نماد در برخی مواقع یک تنه شاخص را مثبت یا منفی میکند. برای مثال در روزی که نمادهای خودرویی، لیزینگی، دارویی، بانکی و محصولات غذایی صف خرید داشتند، صف فروش «فارس» شاخص را منفی کرد. از طرفی در حال حاضر سودهای پرداختی در مجامع در شاخص لحاظ نمیشوند. به نظر شما شاخص فعلی بازار سهام شاخص مناسب و درستی است؟
این بحث مربوط به خود شاخص هست. باید بتوانیم شاخص را بررسی مجدد کنیم زیرا شاخص همیشه گویای کل وضعیت بازار سرمایه نیست زیرا اکنون سودها کسر نمیشود. وقتی ٩ صنعت رشد دارند ولی یک صنعت رشد ندارد منتها به دلیل وزن بالایی که دارد بر کل شاخص تاثیر خواهد گذاشت باید دید مشکل کجاست و این مساله در حال بررسی است.
گفته میشود که شما قصد دارید در انتخابات این دوره اتاق کاندیدا شوید. هدف شما از ورود به اتاق بازرگانی چیست؟ فکر میکنید حضور شما در اتاق برای بورس و صنایع بورسی چه مزایایی داشته باشد؟
عوارض مالکانه معدنیها از ٣٠درصد به ٢٥ درصد رسیده است. البته با کمک دولت و مجلس کاهش یافته است. با توجه به اینکه ما درگیر اینگونه مسائل هستیم و با این دغدغهها به اتاق برویم طبیعی است که برای آسانسازی مقررات و جذب سرمایهگذاری بیشتر فعالیت خواهیم کرد. به خصوص اینکه در بعضی جاها ما دارای مزیتهایی هم هستیم. مزیت نفت و گاز و معدن مطالعه شده و کار شده وکاملا مشخص است پس طبیعی است که از این فرصت باید استفاده کنیم تا بتوانیم دو مزیت عمدهای را که در کشور داریم از طریق اتاق بتوانیم پیگیری کنیم و جذب سرمایهگذاری اتفاق بیفتد و اجازه بدهیم بخش خصوصی سرمایهگذاری کند. از زمانی که پتروشیمی و پالایشگاه خصوصی شد چقدر درآمد این شرکتها تغییر کرد و چقدر ظرفیتها افزایش یافت و چقدر طرحهای جدید داشتیم و کارایی و بهرهوری بالا رفت. این درحالی است که بسیاری از همین پالایشگاهها قبل از خصوصی شدن زیانده بودند.
در انتخابات این دوره اتاق بازرگانی به جز شما چند نفر دیگر از مدیران شرکتهای بورسی نیز کاندیدا شدهاند. آیا این موضوع به وضعیت بحرانی بورس در چند ماه اخیر ارتباطی دارد؟
من
رابطهای بین این دو موضوع لااقل درباره خودم نمیدانم. من زمانی که تصمیم به
کاندیدا شدن گرفتم فکر کردم در مجموعه کشور اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی
سابقه طولانی دارد اما تا حدی به شکل سنتی اداره میشود و دلیل ورود من همین بود.
در دنیای جدید بحث بازار پولی و مالی بحث بسیار مهمی است. شرکتها وقتی موفق هستند
که از طریق بازار پولی و بازار سرمایه و بازارهای مالی منابع دریافت کنند. بررسیهای
من نشان داد در مجموعههایی که با آنها روبهرو هستم عمده بحث و مشکلات آنها
سرمایه در گردش، تامین منابع برای طرح توسعه و تولید بیشتر یا توسعه ظرفیت است که
همه در گرو نقدینگی است. به همین دلیل دیدم اگر بشود افرادی که در بازار سرمایه
فعال هستند به اتاق بازرگانی بیایند میتوانند پیوند بهتری بین اتاق بازرگانی و
بازار سرمایه به عنوان یکی از بازارهای تامین منابع برای همین شرکتها ایجاد کنند؛
دلیل اصلی من همین بود.
نکته دیگر این بود که بازار سرمایه به عنوان یک مالی بزرگ در سطح جهان است ولی در
ایران بازار سرمایه بسیار کوچک باقی مانده است. در سال ١٣٩٢ حدود ٢٢٦هزار میلیارد
تومان منابع از بازار پولی و بانکها گرفته شده و ٢٧ هزار میلیارد تومان از بازار
سرمایه تامین شده است. این آمار مبین این است که بین بازار سرمایه و صنعت در ایران
پیوند محکمی وجود ندارد و بازار سرمایه نتوانسته خیلی به شرکتها کمک کند. علت این
موضوع چند دلیل است. یکی از دلایل این است که خود شرکتها رابطه قویای با بازار
پولی و مالی ندارند. الان با شرکتها که صحبت میکنیم میگویند بانکها وام نمیدهند
و اگر بدهند نرخ آن بسیار بالا است و بازار سرمایه هم خبری در آن نیست و همه با
شاخصهای پایین وارد میشوند و کسی در آن پول نمیگذارد. این موضوع یک مشکل است و
اگر شرکتها نتوانند تامین منابع کنند مشکلات زیادی خواهیم داشت. در اینجا است که
اگر شرکتهایی که با بازار سرمایه آشنا هستند و بازار پولی را میشناسند به اتاق
بیایند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
ایران در حال حاضر مثل آلمان بانک محور است ولی نرخ بهره ٢٨درصد است که جوابگوی
نیاز صنعت نیست. من شخصا به دکتر طیب نیا گفتم اگر میخواهید صنعت از رکود بیرون
بیاید باید با کاهش نرخ تورم نرخ بهره هم پایین بیاید. نمیشود نرخ تورم زیر ٢٠
درصد باشد اما از آن طرف بگوییم نرخ بهره بانکی ٢٨ درصد باشد. روزی استدلال میکردیم
که نرخ بهره و نرخ تورم اگر با هم سازگار نباشند رانت ایجاد میشود اما امروز که
عکس آن موضوع در حال رخ دادن است. نرخ تورم پایین آمده پس چرا نرخ بهره پایین
نیاید. اگر افراد آشنا به بازار سرمایه و پولی وارد اتاق شوند و از طریق پارلمان
بخش خصوصی پیام را به مسوولان برسانند فکر میکنم موثر خواهند بود. من چون هم در
بازار سرمایه و هم در بازار پول تجربه دارم و به جز سمت فعلی در بانک پارسیان هم
هشت سال عضو هیاتمدیره بودهام فکر میکنم که میتوانم در اتاق مفید واقع شوم.
آیا هماهنگی خاصی بین شما و دیگر کاندیداهای اتاق بازرگانی به ویژه مدیران بورسی وجود داشته است؟
هیچ هماهنگی از قبل در کار نیست. لااقل من در جلسهای شرکت نکردهام. اما علاقهمند هستم که این هماهنگی ایجاد شود و انشاالله تا قبل از انتخابات هماهنگی برای برگزاری یک جلسه ایجاد خواهد شد. نتیجه این موضوع میتواند روی برنامه ششم توسعه بسیار اثر داشته باشد و پیشنهادات خوبی درباره بازار سرمایه و بازار پولی و در کنار آن جلوگیری از رکود در بخش صنعت مطرح کنند. به نظر من اتاق میتواند بسیار در این رابطه مفید باشد. اتاق شامل مدیران شرکتهایی است که دایما در صادرات، واردات، تولید، معدن و کشاورزی کار میکنند و مجموعه اقتصاد ملی نمایندگانی در اتاق دارد، ولی سوال این است که اتاق چقدر با این پتانسیل توانسته موفق باشد؟ به نظر من خیلی کم موثر بوده است.
هدف شما از ورود به اتاق بازرگانی چیست؟ به نظر شما نقش اتاق بازرگانی در مناسبات کنونی کشور چیست؟
من اتاق را پارلمان قانونگذاری و پیگیری و جایگاهی برای رساندن نظرات، صدا و پیام بخش تولید به شکل عام برای مسوولان میدانم. اتاق جایی است که میتواند پیام، تحلیل و راهحل بدهد. به نظر من اکنون اینگونه نیست و همه درگیر کارهای جاری خود هستند و اتاق هم بعضا تشریف میبرند و وقت میگذارند. اگر اتاق بتواند موثر باشد و با دولت پیوند بهتری برقرار کند دولت هم علاقه به استفاده از نظرات اتاق دارد.
چندین سال است گروه بندیها در اتاق مشهودتر از قبل شده است. آیا شما اختلافات داخل اتاق را بر اساس مسائل اساسی و پایهای میبینید یا این اختلافات فرعی است؟
ما نباید اقتصاد را سیاسی کنیم. طبیعی است که هر فرد گرایش و رویکرد سیاسی داشته باشد. هر مدیری و هر ایرانی در این کشور دیدگاه سیاسی دارد اما وقتی در مصدر کار هستیم و مسوولیت ما اقتصادی است نباید دیدگاه سیاسی را بر آن حاکم کنیم. ضربهای که کشور میخورد از همین موضوع است. در اتاق هم جریانات مختلف وجود دارد. ما نباید اتاق را سیاسی کنیم و به سمت جناحبندی برویم بلکه افراد دلسوز نظام، شایسته با تجربه و تحصیلات اگر روی کار باشند طبیعتا اینقدر مشکل در کشور برای حل دارند که به سیاسیکاری نمیپردازند. آنها کار را به سیاستمداران میسپارند. اسم این نهاد اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی است و نه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و سیاست. بعضی وقتها برخی اتاق را اشتباه میگیرند و این به خصوص برای ما که فعال اقتصادی هستیم خطرناک است. طبیعی است که سیاستهای کلان کشور روی اقتصاد تاثیر میگذارد ولی اتاق نباید سیاسی شود.
طبیعتا افرادی که دیدگاه نزدیک به هم دارند دور یکدیگر جمع میشوند و برنامه میدهند. شما به کدام یک از گروههای موجود نزدیکتر هستید؟
من بیشتر دوست دارم در قالب برنامه حرکت کنم. من به دنبال تغییرات زیربنایی در اتاق هستم که در اتاق تحول و تغییر ایجاد کند. من به دنبال این موضوع هستم و فکر میکنم اتاق باید بیشتر از این کار کارشناسی کند و طبیعتا موثر خواهد بود. مثلا در بحث خوراک گازی یا پالایشگاه بسیار تلاش کردیم و این تلاشها از طریق اتاق خیلی قانونمندتر و رسمیتر میشود.
در این دوره انتقادهای تندی نسبت به حضور چهرههای بانکی بخش خصوصی و مدیران هلدینگهای بزرگ بورسی وجود دارد؛ به نظر شما علت چیست؟
یک احتمال این است که حدس میزنند این گروه در دوره آتی وارد اتاق خواهند شد و از الان با انتقادهای تندشان میخواهند مانع شوند. به اعتقاد من هلدینگها میتوانند در اتاق بسیار موثر باشند زیرا برنامه دارند، مثل این شرکت که چند رشتهای است و در بخشهای مختلف دارای تحلیل است و از اکنون اقتصاد ایران در سال ٩٤ را پیشبینی میکند. پس این شرکتها کوچک نیستند و دستشان پر است و منتقدین مطمئن هستند این افراد رای خواهند آورد.
آیا حضور رییس پیشین اتاق بازرگانی در کسوت رییس دفتر رییسجمهوری تاثیری بر ارتباط دولت یازدهم با اتاق بازرگانی گذاشته است؟
پیش از این پیوند اتاق و دولت بسیار ضعیف بوده است. به نظر من ساختار اتاق به گونهای است که هماهنگی چندانی با دولت ندارد و نتوانسته ارتباط خوبی با آن برقرار کند. همین دوری باعث شد هرکدام راه خود را بروند در حالی که در همه کشورها تمام سیاستمداران و دولتمردان وقتی میخواهند کاری انجام دهند سریع و بلافاصله از اتاق استفاده میکنند و اتاق برای آنها مفهوم زیر ساختار دارد، زیرا به کمک اتاق میتوانند روابط اقتصادی خود را با سایر کشورها بهبود بخشند و قوی کنند. در کشور ما این رابطه تگاتنگ وجود نداشته و اتاق باید با دولت پیوند قوی داشته باشد؛ این پیوند از نظر من یک تفکر است و مربوط به شخص یا فرد خاصی نیست. خود دولت باید این تفکر را در اتاق ایجاد کند تا بتوانند این دو به هم نزدیک شوند. مطمئن باشید اگر این رابطه ایجاد شود خود دولت به علت مشکلاتی که با آن روبهروست از جمله کسری بودجه و کاهش قیمت نفت فضای کسب و کار را آماده میکند تا این شرکتها بتوانند برای سرمایهگذاری بیایند.
برخلاف شما برخی معتقدند اتاق تبدیل به نیمکت ذخیره دولت شده و کسانی که قبلا در دولت بودهاند، اکنون در اتاق نشسته و دوباره از اتاق به دولت بازگشت خواهند داشت و از این موضوع انتقاد میکنند. به نظر شما این موضوع ایرادی دارد؟
من این را بد نمیدانم ولی در جریان باشید که بحث بیشتر محتوایی است تا شکلی، یعنی این تفکر باید با تفکری دیگرجایگزین شود. اینکه دولت از بخش خصوصی در راستای حل مشکل رکود و ارتباط اقتصادی با کشورهای دیگر استفاده کند، حال اینکه فرد دولتی است یا غیر دولتی تفاوتی در نتیجه ندارد. یک زمانی رییسجمهور فقید ترک ٣٠٠ نفر همراه خود به ایران آورده، در حالی که همه تصور میکردند آنها آمدهاند تا بگردند اما مشخص شد این افراد مدیران شرکتهای بزرگی در ترکیه هستند که آمدهاند تا در ایران کار بگیرند. رشد اقتصادی ایران و ترکیه از همان زمان افزایش آنچنانی پیدا کرد و اکنون شاهد حجم بالای واردات از کشور ترکیه به ایران هستیم. اگر این نگاه را داشته باشیم کمک بزرگی به اقتصاد خواهیم کرد. مشکل کشور تفکر است نه افراد، زیرا فرد دولتی داریم که تفکر بخش خصوصی دارد و فرد بخش خصوصی با تفکر دولتی هم داریم. مهم این است که آن رویکرد حاکم چیست.